آیه ششم سوره مبارکه بقره:
إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (6) سوالات تدبری: شرح: اگر متقین با تمام حواس و ادراک آماده پذیرش حق هستند در مقابل آنها افرادی هستند که کفر در اعماق قلبشان نفوذ کرده و به هیچ وجه تسلیم حقایق نمی شوند زیرا قانون الهی اینست که انسان همانطور که با تبعیت از اوامر الهی صاحب قدرت و تشخیص و روشن بینی می شود، با ارتکاب گناهان نیز به تدریج راهها و وسایل درک و پذیرش حقایق را در خود از بین می برد. اصولا این یک امر طبیعی است که اگر انسان به کار خلاف و غلطی ادامه دهد، تدریجا با آن انس می گیرد، نخست یک حالت است بعدا یک عادت می شود سپس مبدل به یک ملکه می گردد و جزء جان انسان می شود،گاه کارش به جایی می رسد که بازگشت بر او ممکن نیست اما چون آگاهانه این راه را انتخاب کرده مسئول تمام عواقب آن می باشد بی آنکه جبر لازم آید، درست همانند کسی که آگاهانه با وسیله ای چشم و گوش خود را کور و کر می کند تا چیزی را نبیند و نشنود و اگر می بینیم اینها به خدا نسبت داده شده به خاطر آنست که خدا این خاصیت را در اینگونه اعمال نهاده است. عکس این مطلب نیز در قوانین آفرینش کاملا مشهود است یعنی کسی که پاکی و تقوا، درستی و راستی را پیشه کند، خداد حس تشخیص او را قویتر می سازد و درک و دید و روشن بینی خاصی به او می بخشد چنانکه در سوره انفال آیه 29 می خوانیم:"ای مومنان اگر تقوا پیشه سازید خدا فرقان یعنی وسیله تشخیص حق از باطل را به شما عطا می کند." اگر واقعا اینها قابل هدایت نیستند اصرار پیامبران برای چیست؟ بطور خلاصه، جزا و پاداش عمل، حتما باید پس از انجام عمل باشد تنها تصمیم و یا آمادگی و زمینه های روحی و فکری برای این کار کافی نیست بعلاوه پیامبران فقط برای هدایت آنها نیامده اند، اینها در اقلیتند،اکثریتِ توده های گمراه، کسانی هستند که تحت تعلیم و تربیت صحیح قابل هدایت می باشند.
ترجمه:برای کافران یکسان است چه انذارشان بکنی و چه انذارشان نکنی ایمان نمی آورند.
1- کافر کیست؟
2- مگر پیامبر برای هدایت نیامده است چرا تبلیغش برای کافرین هدایت بخش نیست؟
3- آیا تنها با انذار می توان دست به هدایت زد؟
4- چرا کافر از عذاب نمی ترسد؟
5- آیا ترس از خدا و عذاب ایمان را افزایش می دهد؟
6- ...
این حقیقت را در زندگی روزمره خود نیز آزموده ایم، افرادی هستند که عمل خلافی را شروع می کنند، در آغاز خودشان معترفند که صددرصد خلافکارند و به همین دلیل از کار خود ناراحتند ولی کم کم که با آن انس گرفتند این ناراحتی از بین می رود و در مراحل بالاتر گاهی کارشان به جایی می رسد که نه تنها ناراحت نیستند بلکه خوشحالند و آن را وظیفه انسانی و یا وظیفه دینی خود می شمرند!
مجازات خدا همیشه بعد از ارتکاب گناه صورت می گیرد یعنی او هیچکس را به خاطر اینکه قلبا آدم بدی است کیفر نمی کند بلکه ابتدا او را دعوت به سوی حق می کند، اگر تبعیت نکرد و ناپاکی درون را در عملش منعکس ساخت در این حال مستحق کیفر می گردد، در غیر این صورت مصداق قصاص قبل از جنایت خواهد بود.
این همان چیزی است که ما نام آن را اتمام حجت می گذاریم.
صادق می خواهم از قرآن و مفاهیم و نکات آن در حد فهم خودم و مطالعات خودم و همچنین از احادیث و کتب مهم در مورد مطالب دینی و زندگی ساز صحبت کنم |