آیه هفتم سوره مبارکه حمد:
صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ (7)
ترجمه:راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه آنهایی که مورد غضب تو قرار گرفتند و نه آنها که گمراه هستند.
سوالات تدبری:
1- مغضوب علیهم و ضالین چه کسانی هستند و چه فرقی با هم دارند؟
2- کسانی که خداوند به آنها نعمت داده است چه کسانی هستند؟
3- منظور از نعمت در این آیه چیست؟
4- با توجه به آیه انسانها به چند دسته تقسیم می شوند؟؟
5- چرا مستقیما نفرموده است که نعمت گیرندگان و مغضوبین و ضالین چه کسانی هستند و مصداق آنها چیست؟
6- ...
شرح:پاسخ می دهد که صراط مستقیم کدام راه است؟
راه آنان کهع به ایشان نعمت دادی یعنی انبیا و صدیقین و صالحین و شهدا اما غیر از راه ایشان که به خدا ختم میشود، دو راه دیگر نیز وجود دارد :
یکی راه افرادی که از روی لجاجت و پس از شناختِ حق به سوی باطل می روند که اینان مورد غضب خداوند هستند.
دوم راه آنها که گمراهند و نمی توانند حق و باطل را تشخیص دهند.
بندگان واقعی خدا از این سه راه،راه اول را طلب می کنند که توحید علمی و عملی واقعی است و از هر گمراهی و عنادی بدور است.
پس صراط مستقیم آن راهی است روندگانش هم با حق لجاجت نمی ورزند و هم از بصیرت برخوردارند به عبارت دیگر انسان وقتی موفق می شود مسیر نقص تا کمالش را طی کند و نیازهای واقعی اش را رفع سازد که دو ویژگی"حق پذیری" و "قدرت تشخیص حق از باطل" را داشته باشد.
آیه ششم سوره مبارکه حمد: اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ (6) ترجمه:خداوندا ما را به راه راست و پر استقامت هدایت فرما! سوالات تدبری: 1- صراط مستقیم و راه راست چه راهی است؟ شرح:
2- خداوند چگونه بندگانش را هدایت می کند؟
3- چرا از خداوند درخواست می گردد که ما را به راه راست هدایت کند؟
4- مگر خداوند به راهی غیر از راه راست هم هدایت می کند؟
5-مستقیم به چه معناست؟
6- چرا لحن کلام دعایی است؟
7- چرا به صورت جمع است(ما)؟
8- فرق راه با صراط چیست؟فرق سبیل و صراط چیست؟
9- ...
پس از شناخت خدا،عهد بستیم که تنها او را عبادت کرده و در همه حال از او استعانت جوییم اما این عبادت و استعانت،وقتی حقیقی و مداوم است که بفهمیم در این عهدی که با خدا بستیم تنها ما نیازمند و محتاجیم و طرف دایگر پیمان که خداست، از هر جهت بی نیاز است لذا می فرماید :"ما را به راه راست هدایت فرما"یعنی این ما هستیم که باید مسیر نقص تا کمال را طی کنیم پس محتاج راهنمایی و هدایت هستیم آن هم هدایتی از جانب خدا و نه افکار ناقص بشر.
به هر حال انسان برای رسیدن به مقصود و کمال لایقش،راه دراز و پر خطری را در پیش دارد و همواره نیاز دارد که خدا او را از لغزشها دور نگهداشته و از روی لطف و خیرخواهی راهنماییش کند.
مطمئنا خدایی که بدون اختیار انسان این همه نعمت را به او ارزانی داشته قطعا نعمت هدایت را نیز بر او تمام می کند و همینطور هم هست چون هم بصورت تکوینی، عقل و سایر امکانات را به او داد تا امورش را تدبیر و اداره کند و هم بصورت تشریعی انبیاء را فرستاد تا او را کمک کنند که به مقصودش برسد.
جالب است که می فرماید ما را بسوی راه مستقیم و نه مقصد هدایت کن چون صراط مستقیم راهی بدور از هر افراط و تفریط و نزدیکترین راه به مقصد است و بنابراین هدایت یافتن به این راه یعنی رسانیده شدن به مقصد زیرا ویژگی این راه آنست که بطور دایم و بدون هیچ قید و شرطی رهروانش را به مقصد می رساند.
البته خدا در قاموس هستی برای موجودات راهی را در نظر گرفته که آنها را به کمال لایقشان می رساند انسان نیز برای رسیدن به کمال لایقش راهی دارد که کوتاهترین راه بوده و همان صراط مستقیم است.
اما انسانها بر حسب موقعیتشان راهی را بسوی خدا در پیش می گیرند که در قرآن به لفظ سبیل اطلاق می شود و منظور راههای فرعی است که به صراط مستقیم ختم می شود.
همان طور که صراط مستقیم مافوق همه سبیل هاست،روندگان صراط مستقیم نیز مافوق سایر مردم هستند لذا هدایت به صراط مستقیم به این معناست که خدا ما را به سبیلی مافوق سبیل قبلی هدایت کند.
به عبارت دیگر چون راه تکامل نامحدود است لذا همه حتی معصومین سلام الله علیهم نیازمند درجات بالاتر هدایت هستند.
اگر فرمود"ما را " و نه "من را" برای اینست که بفهماند صلاح و فساد هر فردی بشدت متاثر از صلاح و فساد جامعه است لذا هذ کسی مسئول جامعه و مشکلات آنست.
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ (5)
ترجمه:خداوندا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می خواهیم
سوالات تدبری:
1- چرا بعد از اینکه آیات قبلی بصورت غائب بود، از این آیه بصورت مخاطب آورد است؟
2- چرا پرستش و یاری جستن در کنار هم آمده است؟
3- دلیل مقدم بودن پرستش بر یاری جستن چیست؟
4- منظور از منحصر کردن یاری خواستن از خداوند چیست؟
5- چرا نام خداوند در این آیه بصورت مستقیم نیامده و با ضمیر آورده شده است؟
6-چرا بعد از معرفی خداوند در آیه های قبل و ذکر نعمتهای او،بصورت مناجات از وظیفه انسانها گفته شده است؟
شرح:
تا اینجا به توحید نظری توجه داد اما این آیه به نتیجه چنین شناختی که همان توحید عملی است، اشاره می کند.
معرفت رب العالمین، الرحمن،الرحیم و مالک یوم الدین ،چنان انسان را وادار به اظهار تقدیس و تذلل می کند که لحن سخن او عوض می شود و نخست به توحید عبادی اقرار کرده و با خدا عهد می بندد که تنها تسلیم تو هستیم و فقط تو را عبادت می کنیم.
سپس توحید ربوبی را بیان می دارد یعنی تنها از تو یاری می جوییم و برای رفع مشکلاتمان از هیچ کسی جز تو کمک نمی گیریم.
از لحن این آیه و آیات قبلی و تقدم "ایاک" دو نکته مهم بدست می آید:
1- حقیقت عبادت اینست که هم خدا را ناظر و حاضر ببینی و هم خودت را در پیشگاه او بدانی.
2- ما غیر از بندگی خدا شأنی نداریم و خدا نیز جز پرستیده شدن شأن دیگری ندارد.
باید توجه داشت آیه بر عبادت و استعانت بعنوان یک حرکت اجتماعیِ هماهنگ و نه فردی تاکید می کند. البته یاری خواستن از خدا منافاتی با بهره گیری ا اسباب ندارد بشرطی که فقط خدا را موثر بدانی و برای اسباب تاثیر مستقل قائل نباشی در این صورت به مستحکم ترین تکیه گاهها دست خواهی یافت.
آیه چهارم سوره مبارکه حمد: مالک یوم الدین
ترجمه:خداوندی که مالک روز قیامت و روز جزاست
سوالات تدبری:
1- چرا بعد از آیات قبلی که همگی نشانه رحمت و لطف الهی است ، خداوند در این آیه بصورت مالک قیامت و جزا معرفی می شود؟
2- معنای مالک و صاحب چیست و چرا صاحی نیامده است؟
3- روز جزا و یوم الدین یعنی چه و چزا از قیامت به یوم الدین تعبیر شده است و اسامی دیگر قیامت و یا خود کلمه قیامت نیامده است؟
4- منظور از مالکیت روز جزا چیست و مگر خداوند مالک دنیا نیست؟
شرح:
محور مبدأ و معاد که مبنای هر اصلاح اخلاقی و اجتماعی است با این آیه تکمیل میگردد.
خدا وقتی می تواند ربّ و تربیت کننده همه موجودات باشد که قدرت تصرّف در آنها را داشته باشد یعنی مالک آنها باشد البته نه مانند مالکیت انسان بر اموالش چون این مالکیت اعتباری است در حالی که مالکیت خدا حقیقی است مثل مالکیت انسان بر اعمالش زیرا نمی توان انسان را منهای اعمالش تصور کرد.
پس خدا مالک حقیقی تمام موجودات در این جهان است و از این بالاتر او مالک آن جهان و روز جزا نی هست و هرطور که بخواهد در روز قیامت با بندگانش رفتار می کند.
با درک این حقیقت انسان چنان بیدار می شود که تنها خود را در مقابل مالک روز جزا مسئول می بیند و رضایت و نارضایتی دیگران را بکلی فراموش می کند.
جالب این است که نفرمود:خدا مالک بهشت یا جهنم است تا این مطلب را تعلیم بدهد که هیچ چیز حتی شوق بهشت یا خوف از جهنم نباید محرّک انسان باشد بعبارت دیگر، مومن واقعی نباید بهشت را بخاطر خود بهشت دوست داشته باشد بلکه بعنوان این که مظهر رحمت خدا و مملوک اوست به آن اشتیاق نشان دهد همانطور که نباید خوفش از جهنم بخاطر آتش و عذاب جهنم باشد بلکه بیزاریش از جهنم باید به این جهت باشد که مظهر غضب و نارضایتی خدای سبحان و رحمان است.
آیه سوم سوره مبارکه حمد: الرحمن الرحیم
ترجمه: بخشنده مهربان
سوالات تدبری:
1- به چه منظور بعد از ستایش خداوند دوباره او را با "الرحمن الرحیم" معرفی می کند؟
2- چرا برای اشاره مجدد به رحمانیت خداوند از این دو صفت استفاده می شود؟ و صفات دیگر مطرح نمی گردند؟
شرح:دو صفت رحمان و رحیم مجددا تکرار می شود چون اگر انسان هر چه بیشتر به آن معرفت قلبی پیدا کند، آثار عمیق تری در زندگانی او بوجود می آید.
معرفت به رحمانیت خدا یا رحمت عامه او هر یأسی را از انسان دور می سازد و اعتماد به رحیمیت خدا یا رخمت خاصه اوکه به مومنان تعلق می گیرد،تلاش و امیدها را افزایش می دهد.
بعلاوه صفت رحمت خدا نشان می دهد که رابطه خدا با مخلوقاتش بر اساس لطف و خیر استوار است و حتی قهر و غضب او نیز مولود صفت رحمتش است و موجودات شدیدا به رحمانیت و رحیمیت خدا نیازمندهستند.
توجه به این حقیقت به انسان تعلیم می دهد که اگر می خواهد وارد بساط قرب حق تعالی شود باید خود مظهری از جلوه رحمت الهی گرددو در تمام روابطش، عشق و محبت واقعی را ابراز نماید.
آیه دوم سوره حمد:
الحمد لله رب العالمین
ترجمه:سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است.
سوالات:
1-چرا بعد از اینکه با نام خدا سوره آغاز می گردد از او ستایش می شود؟
2- منظور از حمد خداوند چیست و به چه وسیله ای می توان خدا را حمد کرد؟
3- چرا رب العالمین را بعنوان صفت خداوند آورده است؟
4- رب به چه معناست و چرا دیگر اسامی خداوند نیامده است؟
5- منظور از العالمین چه کسانی هستند؟
6- چرا ستایش و حمد مختص خداوند قرار داده شده است؟
7- با وجود رب، چه نیازی به لفظ الله بود؟
8- آیه از زبان خود خداوند است یا از زبان بندگان؟
9- فرق رب و مربی چیست؟
...
...
شرح: وقتی معلوم شد سرچشمه تمام خیرات و رحمتها ،خدایی است که جامع تمام صفات جمال و کمال و جلال است، خود بخود زبان انسان به حمد او باز می شود یعنی خدایا هر نعمعتی از هرجا به من می رسد آنرا فقط از جانب تو می دانم و تو را بر آن شکر می کنم لذا هم به داراییهای خود مغرور نمی شوم و هم اگر از کسی تشکر می کنم بخاطر اینست که تو چنین خواسته ای.
انسان باید بداند اگر بخاطر جهالت و غفلت،موجود دیگری را مستقلا و برای کمال و احسانش ستایش می کند، این حمدش نیز باز به خدا بر می گردد چون همانطور که گفته شد تنها خدا منشا هر خیر و احسانی است.
به عبارت دیگر خدا در آیه 62 غافر می فرماید که هر چیزی مخلوق اوست و در آیه 7 سجده ثابت می کند هر چیزی از لحاظ خلقت خوبترین است و در 8 طه می فرذماید که اسماء نیک برای خداست یعنی هم افعال خدا و هم اسماء او نیک است لذا نتیجه می شود هر حمدی برای خدای سبحان است.
البته ذات الله که جامع تمام کمالات و مبرّا از هر نقصی است بتنهایی برای حمد و ستایش او کافی است. اما آیه روی صفت ربوبیت خدا و اینکه رب العالمین است تاکید ویژه به خرج می دهد تا
اولا: بفهماند جز او هیچ کس دیگری منشأ اثر نیست
ثانیا:روشن تر بیان کند که چرا همه حمدها به خدا برمی گردد چون او پرورش دهنده همه موجودات و سرچشمه تمام خیر و برکات است
ثالثا:همین که انسان می بیند خدا تربیت کننده و صاحب اختیار تمام موجودات و پدیده های عالم است و به هر یک از مخلوقات وسیله رسیدن به کمالش را داده و بخصوص به انسان علاوه بر عقل، پیامبرانی را نیز برای هدایت فرستاده، بناچار به حمد خدا وادار می شود و او را بخاطر جلال و عظمتش می ستاید و برای احسان و نیکیهایش شکر می کند.
آیه :بسم الله الرحمن الرحیم
ترجمه:به نام خدای بخشنده مهربان
سوالات:
1- چرا بسم الله را برای شروع هر کار کوچک و بزرگ به کار می بریم؟
2- چرا سوره های قران با بسم الله شروع می شود؟
3- آیا بسم الله جزء سوره محسوب می شود؟
4- اگر سوره و یا عملی بدون بسم الله شروع شود اشکال دارد؟
5- چرا دو صفت رحمان و رحیم در کنار هم و بدنبال یکدیگر آمده است؟
6- چرا این دو صفت در کنار نام الله ذکر می شود و از صفات دیگر نام برده نمی شود و چرا تنها دوصفت بکار برده شده است ؟
7- فرق رحمن و رحیم چیست؟
8- الله با الرحمن چه رابطه ای دارد؟
9- رحیم با الرحمن چه رابطه ای دارد؟
10 چرا در اول سوره خداوند با این دو صفت معرفی می گردد؟
11- چرا بجای الله نامهای دیگر خداوندا مثل رب بکار برده نشده است؟
12- الله به چه معناست و چه صفاتی از خداوند را شامل می شود؟
13- منظور از اسم خداوند چیست/
14- مگر خداوند شیی یا جسم است که اسم داشته باشد؟
15.......
16.....
.....
شرح:((برگزیده تفاسیر نمونه و المیزان عباس پورسیف)
این سوره خلاصه تمام تعالیم قرآن است:
خدا به نیابت از بنده اش کلام خود را که نوعی فعل اوست با نام عزیز خودش آغاز می کند تا بنده نیز این ادب را بیاموزد و کارهایش را با نام خدا آغاز نماید.
وقتی کار با نام خدا و برای خدا صورت گیرد،باقی و پایدار می ماند چون خدا فرمود: هرچیزی جز وجه کریم بقاء ندارد؛ در نتیجه بطلان و نقص در آن کار راه نمی یابد چون خودش فرمود: هرکاری اگر برای خدا نباشد، حبط و باطل و بی اثر می شود.
معنای اینکه کارها به نام خدا انجام شود اینست که انسان از هرکس و هرچیزی نومید و منقطع شده و تنها رو به سوی الله بیاورد زیرا او بر اساس یک رابطه بسیار عاشقانه انسان را آفرید لذا بخاطر رحمانیتش دائما نیاز تمام نیازمندان را بدون هیچ ظلم و غفلت و چشمداشتی مرتفع می سازد و بخاطر رحیمیتش به بندگان مومنش در دنیا و آخرت توجه خاص نشان می دهد.
درک دو صفت رحمان و رحیم کافی است تا بنده چنان انس و محبتی به خدا پیدا کند که همه چیز را جز او فراموش نماید و هر کارش را فقط بر اساس عشق به او و برای انجام دهد.
به عبارت دیگر وقتی خدایی که صاحب جمیع کمالات است هستی و انسان را بر اساس رابطه ای کاملا عاشقانه خلق کرده و دائما به مخلوقاتش خیر می رساند، لازم است که انسان نیز کارها و رفتارهایش را بر اساس عشق به الله انجام دهد و جایی برای هواهای نفسانی و انگیزه های مادی باقی نگذارد.
بنابراین نشانه شروع کارها با نام خدا اینست که محبت شخص بدون استثئناء به همه تعلق گیرد اما به افراد شایسته ،محبتی بیشتر ابراز گردد در این صورت چون اعمالش مطابق با رفتار خداست، استحکام ،قداست، برکت و شرافت پیدا کرده و رنگ جاودانگی به خود میگیرد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
فهرست سوالاتی که در تدبر اولیه به ذهن رسیده است:
1) "حرف باء" چه نوع حرفی است؟
2) اسم به چه معنا است ؟
3) بین اسم و صفت چه تفاوتی وجود دارد با توجه به اینکه در مورد خداوند صحبت می کنیم؟
4) متعلَّق(کلمه ای که معنای حرف جر و مجرور با آن مشخص می شود) "باسم" چیست؟
5) الله به چه معناست و اشتقاق آن چیست؟
6) ویژگیهای لفظ الله چیست؟
7) فرق الله با دیگر اسماء و صفات الهی چیست؟
8) چرا اینجا لفظ الله آمده و دیگر اسامی و صفات الهی نیامده است؟
9) چرا نگفته است "بصفة الله"؟
10) معنای "الرحمن الرحیم" چیست"؟(رحمت به چه معناست؟)
11) فرق رحمت الهی با رحمت انسانی چیست؟
12) چرا با اینکه ریشه رحمن و رحیم یک چیز است هر دو در اینجا ذکر شده است؟
13) چرا بعد از الله به رحمت خداوند اشاره شده است؟
14) چرا رحمن مقدم بر رحیم است؟
15) چه نیازی به واژه اسم هست و چرا نفرمود بالله؟
16) چرا باید اعمالمان را با یاد و نام خداوند شروع کنیم؟
17) فلسفه تکرار بسم الله در آغاز تمامی سوره ها چیست و فرق آنها با هم چیست؟
س:"باء" چه نوع حرفی است؟
پ: حرف جر که کلمه بعد از خود را مجرور کرده و برای اینکه معنای مجموع جارّ و مجرور کامل شود، نیاز به متعلَّق دارد یعنی لفظی که جرف جرّ به آن برگردد و در آن معنا پیدا کند.
س:اسم یعنی چه ؟با صفت چه تفاوتی دارد؟
پ:
· اسم لفظی است که حاکی از مسمّای( چیزی که اسم برای آن گذاشته می شود) خود باشد. کارِ اسماء، حکایت از اشخاص است بدون آنکه بیانگر واقعیت آن چهره خارجی باشد بر خلاف صفت که علاوه بر حکایت از ذات، بیانگر ویژگیهای ذات هم هست.
· اسم در اصطلاح اهل معرفت، بمعنای خود ذاتِ با تعیّنِ خاص است یعنی ذاتی که صفتی از صفات یا همه صفاتِ او مدِّ نظر باشد ولذا در چنین تعریفی، اسم، خودِ وجودِ خارجی است و عینی است نه از مقوله لفظ و لفظِ دالِّ بر آن را اسم الاسم می گویند.(1)
(1) تفسیر تسنیم جلد اول ذیل آیه شریفه
محتواى سوره
هفت آیهاى که در این سوره وجود دارد هر کدام اشاره به مطلب مهمى است:
" بِسْمِ اللَّهِ" سر آغازى است براى هر کار، و استمداد از ذات پاک خدا را به هنگام شروع در هر کار به ما مىآموزد.
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ درسى است از باز گشت همه نعمتها و تربیت همه موجودات به اللَّه، و توجه به این حقیقت که همه این مواهب از ذات پاکش سرچشمه مىگیرد.
الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ این نکته را بازگو مىکند که اساس خلقت و تربیت و حاکمیت او بر پایه رحمت و رحمانیت است، و محور اصلى نظام تربیتى جهان را همین اصل تشکیل مىدهد.
مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ توجهى است به معاد، و سراى پاداش اعمال، و حاکمیت خداوند بر آن دادگاه عظیم.
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ، توحید در عبادت و توحید در نقطه اتکاء انسانها را بیان مىکند(1)
اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ، بیانگر نیاز و عشق بندگان به مساله هدایت و نیز توجهى است به این حقیقت که هدایتها همه از سوى او است! سرانجام آخرین آیه این سوره، ترسیم واضح و روشنى است از صراط مستقیم راه کسانى است که مشمول نعمتهاى او شدهاند، و از راه مغضوبین و گمراهان جدا است.
و از یک نظر این سوره به دو بخش تقسیم مىشود، بخشى از حمد و ثناى خدا سخن مىگوید و بخشى از نیازهاى بنده.
چنان که در" عیون اخبار الرضا" ع در حدیثى از پیامبر ص مىخوانیم:
خداوند متعال چنین فرموده:" من سوره حمد را میان خود و بندهام تقسیم کردم نیمى از آن براى من، و نیمى از آن براى بنده من است، و بنده من حق دارد هر چه را مىخواهد از من بخواهد:
هنگامى که بنده مىگوید" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ" خداوند بزرگ مىفرماید بندهام بنام من آغاز کرد، و بر من است که کارهاى او را به آخر برسانم و در همه حال او را پر برکت کنم، و هنگامى که مىگوید" الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ" خداوند بزرگ مىگوید بندهام مرا حمد و ستایش کرد، و دانست نعمتهایى را که دارد از ناحیه من است، و بلاها را نیز من از او دور کردم، گواه باشید که من نعمتهاى سراى آخرت را بر نعمتهاى دنیاى او مىافزایم، و بلاهاى آن جهان را نیز از او دفع مىکنم، همانگونه که بلاهاى دنیا را دفع کردم.
و هنگامى که مىگوید" الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ" خداوند مىگوید: بندهام گواهى داد که من رحمان و رحیمم، گواه باشید بهره او را از رحمتم فراوان مىکنم، و سهم او را از عطایم افزون مىسازم.
و هنگامى که مىگوید" مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ" او مىفرماید: گواه باشید همانگونه که او حاکمیت و مالکیت روز جزا را از آن من دانست، من در روز حساب، حسابش را آسان مىکنم، حسناتش را مىپذیرم، و از سیئاتش صرف نظر مىکنم(2)
و هنگامى که مىگوید" إِیَّاکَ نَعْبُدُ" خداوند بزرگ مىگوید بندهام راست مىگوید، تنها مرا پرستش مىکند، من شما را گواه مىگیرم بر این عبادت خالص ثوابى به او مىدهم که همه کسانى که مخالف این بودند به حال او غبطه خورند.
و هنگامى که مىگوید" إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ" خدا مىگوید: بندهام از من یارى جسته، و تنها به من پناه آورده گواه باشید من او را در کارهایش کمک مىکنم، در سختیها به فریادش مىرسم، و در روز پریشانى دستش را مىگیرم.
و هنگامى که مىگوید" اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ ..." (تا آخر سوره) خداوند مىگوید این خواسته بندهام بر آورده است، و او هر چه مىخواهد از من بخواهد که من اجابت خواهم کرد آنچه امید دارد، به او مىبخشم و از آنچه بیم دارد ایمنش مىسازم.
(1) - تفسیر نمونه، ج1، ص: 7
(2) - تفسیر نمونه، ج1، ص: 8
ویژگیهاى سوره حمد
این سوره در میان سورههاى قرآن درخشش فوق العادهاى دارد که از مزایاى زیر سرچشمه مىگیرد:
1- آهنگ این سوره
- این سوره اساسا با سورههاى دیگر قرآن از نظر لحن و آهنگ فرق روشنى دارد به خاطر اینکه سورههاى دیگر همه بعنوان سخن خدا است، اما این سوره از زبان بندگان است، و به تعبیر دیگر در این سوره خداوند طرز مناجات و سخن گفتن با او را به بندگانش آموخته است.
آغاز این سوره با حمد و ستایش پروردگار شروع مىشود.
و با ابراز ایمان به مبدء و معاد (خداشناسى و ایمان به رستاخیز) ادامه مىیابد، و با تقاضاها و نیازهاى بندگان پایان مىگیرد.
انسان آگاه و بیدار دل، هنگامى که این سوره را مىخواند، احساس مىکند که بر بال و پر فرشتگان قرار گرفته و به آسمان صعود مىکند و در عالم روحانیت و معنویت لحظه به لحظه به خدا نزدیکتر مىشود.
این نکته بسیار جالب است که اسلام بر خلاف بسیارى از مذاهب ساختگى یا تحریف شده که میان" خدا" و" خلق" واسطهها قائل مىشوند به مردم دستور مىدهد که بدون هیچ واسطه با خدایشان ارتباط برقرار کنند!.
این سوره تبلورى است از همین ارتباط نزدیک و بىواسطه خدا با انسان، و مخلوق با خالق، در اینجا تنها او را مىبیند، با او سخن مىگوید، پیام او را با گوش جان مىشنود، حتى هیچ پیامبر مرسل و فرشته مقربى در این میان واسطه نیست و عجب اینکه این پیوند و ارتباط مستقیم خلق با خالق آغازگر قرآن مجید است.[3]
2- سوره حمد، اساس قرآن است
- در حدیثى از پیامبر اکرم ص مىخوانیم که:"
الحمد ام القرآن
" و این به هنگامى بود که" جابر بن عبد اللَّه انصارى خدمت پیامبر ص رسید، پیامبر ص به او فرمود:
الا اعلمک افضل سورة انزلها اللَّه فى کتابه؟ قال فقال له جابر بلى بابى انت و امى یا رسول اللَّه! علمنیها، فعلمه الحمد، ام الکتاب
:" آیا برترین سورهاى را که خدا در کتابش نازل کرده به تو تعلیم کنم، جابر عرض کرد آرى پدر و مادرم به فدایت باد، به من تعلیم کن، پیامبر ص سوره حمد که ام الکتاب است به او آموخت، سپس اضافه فرمود این سوره شفاى هر دردى است مگر مرگ" «1».
و نیز از پیامبر ص نقل شده که فرمود:
و الذى نفسى بیده ما انزل اللَّه فى التوراة، و لا فى الزبور، و لا فى القرآن مثلها، هى ام الکتاب
:" قسم به کسى که جان من به دست او است خداوند نه در تورات و نه در انجیل و نه در زبور، و نه حتى در قرآن، مثل این سوره را نازل نکرده است، و این ام الکتاب است" [4].
دلیل این سخن با تامل در محتواى این سوره روشن مىشود، چرا که این سوره در حقیقت فهرستى است از مجموع محتواى قرآن، بخشى از آن توحید و شناخت صفات خدا است، بخشى در زمینه معاد و رستاخیز سخن مىگوید و بخشى از هدایت و ضلالت که خط فاصل مؤمنان و کافران است سخن مىگوید، و نیز در آن اشارهاى است به حاکمیت مطلق پروردگار و مقام ربوبیت و نعمتهاى بىپایانش که به دو بخش عمومى و خصوصى (بخش رحمانیت و رحیمیت) تقسیم مىگردد، و همچنین اشاره به مساله عبادت و بندگى و اختصاص آن به ذات پاک او شده است.[5]
در حقیقت هم بیانگر توحید ذات است، هم توحید صفات، هم توحید افعال، و هم توحید عبادت.
و به تعبیر دیگر این سوره مراحل سهگانه ایمان: اعتقاد به قلب، اقرار به زبان، و عمل به ارکان را در بر دارد، و مىدانیم" ام" به معنى اساس و ریشه است.
شاید به همین دلیل است که" ابن عباس" مفسر معروف اسلامى مىگوید:
ان لکل شىء اساسا ... و اساس القرآن الفاتحة.
" هر چیزى اساس و شالودهاى دارد ... و اساس و زیر بناى قرآن، سوره حمد است".
روى همین جهات است که در فضیلت این سوره از پیامبر ص نقل شد:
ایما مسلم قرأ فاتحة الکتاب اعطى من الاجر کانما قرأ ثلثى القرآن، و اعطى من الاجر کانما تصدق على کل مؤمن و مؤمنه
: هر مسلمانى سوره حمد را بخواند پاداش او به اندازه کسى است که دو سوم قرآن را خوانده است (و طبق نقل دیگرى پاداش کسى است که تمام قرآن را خوانده باشد) و گویى به هر فردى از مردان و زنان مؤمن هدیهاى فرستاده است"[6].
تعبیر به دو سوم قرآن شاید به خاطر آنست که بخشى از قرآن توجه به خدا است و بخشى توجه به رستاخیز و بخش دیگرى احکام و دستورات است که بخش اول و دوم در سوره حمد آمده، و تعبیر به تمام قرآن به خاطر آن است که همه قرآن را از یک نظر در ایمان و عمل مىتوان خلاصه کرد که این هر دو در سوره حمد جمع است.[7]
3- سوره حمد افتخار بزرگ پیامبر ص
جالب اینکه در آیات قرآن سوره حمد به عنوان یک موهبت بزرگ به پیامبر ص معرفى شد، و در برابر کل قرآن قرار گرفته است، آنجا که مىفرماید وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ:" ما به تو سوره حمد که هفت آیه است و دو بار نازل شده دادیم همچنین قرآن بزرگ بخشیدیم" (سوره حجر آیه 87).
قرآن با تمام عظمتش در اینجا در برابر سوره حمد قرار گرفته است، نزول دوباره آن نیز به خاطر اهمیت فوق العاده آن است[8].
همین مضمون در حدیثى از امیر مؤمنان على ع از پیامبر ص نقل شده است که فرمود:
ان اللَّه تعالى افرد الامتنان على بفاتحة الکتاب و جعلها بازاء القرآن العظیم و ان فاتحة الکتاب اشرف ما فى کنوز العرش:
" خداوند بزرگ به خاطر دادن سوره حمد بالخصوص بر من منت نهاده و آن را در برابر قرآن عظیم قرار داده، و سوره حمد با ارزشترین ذخائر گنجهاى عرش خدا است"! [9]
4- تاکید بر تلاوت این سوره
- با توجه به بحثهاى فوق که تنها بیان گوشهاى از فضیلت سوره حمد بود روشن مىشود که چرا در احادیث اسلامى در منابع شیعه و سنى اینهمه تاکید بر تلاوت آن شده است، تلاوت آن به انسان، روح و ایمان مىبخشد، او را به خدا نزدیک مىکند، صفاى دل و روحانیت مىآفریند، اراده انسان را نیرومند و تلاش او را در راه خدا و خلق افزون مىسازد، و میان او و گناه و انحراف فاصله مىافکند.[10]
به همین دلیل در حدیثى از امام صادق ع مىخوانیم
رَنَّ ابلیس اربع رنّات اولهن یوم لعن، و حین اهبط الى الارض، و حین بعث محمد (ص) على حین فترة من الرسل، و حین انزلت ام الکتاب:
" شیطان چهار بار فریاد کشید و ناله سر داد نخستین بار روزى بود که از درگاه خدا رانده شد، سپس هنگامى بود که از بهشت به زمین تنزل یافت، سومین بار هنگام بعثت محمد ص بعد از فترت پیامبران بود، و آخرین بار زمانى بود که سوره حمد نازل شد"!. [11]
صادق می خواهم از قرآن و مفاهیم و نکات آن در حد فهم خودم و مطالعات خودم و همچنین از احادیث و کتب مهم در مورد مطالب دینی و زندگی ساز صحبت کنم |