تقوای الهی، اساس هر حکمتی است . [امام علی علیه السلام]
تدبر در قرآن
(6)شیوه های تدبر در قرآن قسمت اول
سه شنبه 87 اسفند 13 , ساعت 3:0 عصر  

مقدمه:

 شیوة ترتیل و شیوة‌ استماع و انصات:

برای انس با قرآن و تدبر در قرآن، گاه گوش جان به آیات الهی می‌سپاریم و گاه خود به قرائت اقدام می‌نماییم.

 تدبر از طریق «شنیدن قرآن» به شیوة استماع و انصات و از طریق قرائت قرآن همان شیوة ترتیل است.

 آنچه که در سطح عمومی تدبر به آن نیاز داریم شیوة‌ ترتیل و مراحل آن است که در این پست و پستهای بعدی مرتبط با مسائل تدبر در قرآن بدان می‌پردازیم.ادامه مطلب...

نوشته شده توسط صادق | نظرات دیگران [ نظر] 
(5) تدبر 5 - آشنایی با مفهوم تدبر در قرآن
دوشنبه 87 اسفند 12 , ساعت 1:35 صبح  

الف. مفهوم تدبر:

«تَدبر»به معنی «اندیشیدن در پشت وماوراء امور» می‌باشد که «ژرف اندیشی و عاقبت اندیشی» را در نظر دارد. نتیجه این ژرف اندیشی و عاقبت اندیشی «کشف حقایقی است که در ابتدای امر و نظر سطحی، به چشم نمی‌آمد.»

«کاوش در باطن و توجه به نتایج و عواقب امر» دو خصوصیت اساسی تدبر می‌باشد چرا که تلاش برای کشف عاقبت امور، بناچار انسان را از سطح به عمق می‌کشاند.

 

ب. تدبر در قرآن و اهمیت آن:

این واژه (تدبر) چهار بار در قرآن بکار رفته است:

 در سه آیه، قرآن مخاطبین خود را به تدبر در اعماق مقاصد پیام خویش دعوت نموده است که آهنگ و سیاق این آیات نوعی توبیخ و اعتراض را بهمراه دارد:

 

1ـ «اَفلم یدبروا القول...»( مومنون/68)

(پس چرا در این سخن (قرآن) ژرف نیندیشند؟)

 

2ـ «اَفلا یتدبرون القرآن اَم علی قُلوبٍ اقفالها» ( محمد/26)

(پس چرا در قرآن ژرف نمی‌اندیشند؟ مگر بر دلهایی قفلهای آن چیره گشته است.؟)

 

3ـ «اَفلا یتدبرون القرآن ولو کان مِنً عِنْدِ غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً» (نساء/82)

(پس چرا در این قرآن ژرف نمی‌اندیشند؟ و اگر از نزد غیر خدا می‌بود،‌ در آن ناهماهنگی و تضاد بسیاری می‌یافتند.)

 

این آیه شریفه صریحاً مطرح می‌نماید که تنها راه فهم اعجاز قرآن «تدبر در قرآن» است چرا که پی‌بردن به الهی بودنِ قرآن نیاز به تعمق و ژرف اندیشی دارد و الا در نظر سطحی، آیات، مرکب از حروف و کلماتی است که عرب با‌ آنها تکلم می‌نماید و تفاوتی در نظر سطحی و ابتدایی با کلام بشر ندارد بنابراین درک معجزه بودن آن نیاز به عبور از این ظاهر را دارد.

نکته دیگر آنکه «تدبر در قرآن» به «پیگیری سیر آیات، یکی پشت سرِ دیگری و دقت در باطنِ ارتباطِ آنها» نیز نظر دارد، چرا که کشف انسجام و هماهنگی و عدم وجود اختلاف، نیازمند پیگیری و بررسی آیات در یک سوره و آیات یک سوره با کل قرآن دارد تا معلوم گردد کتابی که در طول 23 سال در فراز و نشیبهایِ زندگی پیامبر و در شرایط بسیار متفاوت از یکدیگر، مطرح گشته است نمی‌تواند ساخته و پرداخته ذهن بشر بلکه هر موجود مادی باشد که پیوسته محکوم به تغییر و تحول و حرکت از نقص بسری کمال نسبی خویش هستند بنابراین در امر تدبر در قرآن:

 

«کاوش و اندیشه در کشف مفاهیم و روابطِ ناپیدایِ موجود در هر یک از آیات و ارتباط آیات با یکدیگر و آن آیات با آیاتِ دیگر سورِ قرآن»

 مدنظر می‌باشد.

 

4ـ «کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته ولیتذکَّر اولوْ الالباب.»(ص/29)

«آن کتابی بسیار با عظمت –که آنرا بسویت فروفرستادیم – و بسیار پر خیر و برکت است تا که در آیاتش تدبر نمایند.»

 

با دقت و تامّل در سیاق این آیه در می‌یابیم که بدون «تدبر در قرآن» نمی‌توان از ذخائر بیکران و پرخیر و برکت کلام خدا بهره‌ای جست و هم‌چنین نمی‌توان از ظلمت شک و تردید و حیرت و سرگردانیِ نفاق، خود را رهانید و به ایمانی راسخ و یقینی استوار، دست یافت.

 حضرت امیر در نهج البلاغه (خ106) می‌فرماید: تنها «شخص متدبر» می‌تواند مغز و حقیقت ناب و خالص اسلام را دریابد:

«فجعله (الاسلام) أمناً لِمَن عَلِقَه … و فَهْماً لِمَنْ عَقَلَ و لُبّاً لِمَن تَدَبَّرَ…»

(پس خداوند اسلام را امنیت قرارداد برای آنکه بدان متصل شود و … و فهم قرارداد برای آنکه تعقل کند و مغز قرارداد برای آنکه تدبر نماید.)

 

این بیانات «نقش اساسی تدبر» را در وصول به حقیقت قرآن و اسلام به ما نشان می‌دهد.

 

ج. تدبر و تلاوت راستین قرآن:

طبق آیه شریفه بقره/121 کسانی حقیقتاً به اسلام و قرآن ایمان دارند که، کتاب خدا را آنگونه که شایسته است تلاوت می‌نمایند:

«الذین آتیناهم الکتاب یتلونه حق تلاوته اولئک یومنون بِِِه…»

بنابراین آنکه این تلاوت راستین و پیروی از قرآن را نداشته باشد از ایمان تهی و در زمره سرمایه باختگان است:

«... ومن یکفر به فاولئک هم الخاسرون. بقره /121

با مقایسه این آیه شریفه با آیه سوره ص که هدف از نزول و وسیله بهره‌وری از قرآن را «تدبر در آیات» معرفی می‌کند درمی‌یابیم که «تلاوت راستین» همان «جریان تدبر در آیات» می‌باشد.

در حدیث شریفی در تفسیر آیه «یتلونه حق تلاوته...» به نکته فوق صراحتاً اشاره گردیده است:

( در سخن خداوند که می‌فرماید «... یتلونه حق تلاوته...» که به شیوه ترتیل آیاتش را می‌خوانند و معانیش را فهم می‌کنند و به احکام آن عمل می‌نمایند و امید به وعده الهی دارند و از عذابش در خوف و هراس بسر می‌برند و قصص را آنرا مجسم می‌بینند و از مثلهایش عبرت می‌گیرند، اوامرش را اجرا می‌کنند و از محرماتش دوری می‌گزینند؛

وآن ـ بخدا قسم ـ صرفاً با حفظ آیات و چینش منظم حروف و تلاوت سوره‌ها و تحقیق یک دهم و یک پنجم قرآن حاصل نمی‌شود ـ آنان حروفش را حفظ و حدودش را تباه کردند؛

و جز این نیست که آن (حق تلاوت) همان تدبر در آیاتش می‌باشد چرا که خداوند می‌فرماید:

«کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته» (امام صادق میزان الحکمه ج 1))

 

این حدیث شریف مطرح می‌سازد که «جریان تدبر» همان «جریان تلاوت راستین قرآن» می‌باشد که از «قرائت» شروع و با «فهم عمیق» ادامه یافته و به «عمل» ختم می‌گردد.

 بر اساس این حدیث پر محتوی، تدبر در آیات «ترتیل آیات، فهم معانی، عمل به احکام، امید به وعده الهی، خشیت از عذاب، تجسم نمودن قصص، عبرت از نمونه حوادث، اجرای اوامر و دوری از محرمات» را شامل می‌شود با آنکه نه معنای لغوی «تلاوت» و نه معنای لغوی «تدبر» چنین محتوائی را با خود دارند لذا معلوم می‌شود که مقصود «جریان تلاوت راستین قرآن» بوده و با «جریان تدبر در آیات» وحدت دارد.

 

د. فرق قرائت، تلاوت، ترتیل و تدبر:

برای انس با قرآن، پنج عنوان «قرائت» «تلاوت»، «ترتیل»، «استماع و انصات» و «تدبر» در خود قرآن مطرح گریده است:

«فاقرءوا ما تیسر من القرآن» (مزمل / 20)

«اتل ما اوحی الیک من الکتاب» (عنکبوت / 45)

«ورتّل القرآن ترتیلا» (مزمل/4)

«أفلا یتدبرون القرآن» (محمد/24)

«و إذا قری القرآن فاستمعوا له و انصتوا...» (اعراف/204)

 

1ـ قرائت: بمعنی «جمع کردن و بهم پیوستن» می‌باشد ومقصود از آن در سخن«جمع و پیوستن حروف و کلمات» می‌باشد که با بهم پیوستن حروف، کلماتِ با معنی و با پیوستن کلمات و حروف به هم، جملات مفید ساخته می‌شود.

در تعریف آن در کتب لغت ( مفردات) گفته‌اند:

« قرائت، بهم پیوستن حروف و کلمات به یکدیگر در جریان ترتیل»

 است. از این معنای دقیق بر می‌آید که «قرائت» بعنوان جزئی از جریان ترتیل مطرح است.

2ـ تلاوت: بمعنی «در پی آمدن، دنبال کردن» است به طوری که بین تابع و متبوع چیزی جز تبعیت نباشد.

تلاوت قرآن،

«متابعت از قرآن در قرائت و دنبال کردن معانی و پیروی در عمل می‌باشد.»

3ـ ترتیل: بمعنی «جمع شدن وهماهنگی و نظام یافتن چیزی بر طریقی مستقیم» می‌باشد ( معنای مجرد آن این است.) اگر این معنای باب مجرد را به باب تفعیل ببریم معنای «ترتیل» بدست می‌آید:

«جمع کردن و هماهنگی و نظام بخشیدن چیزی بر طریق مستقیم»

که طریق مستقیم نسبت به هر چیزی معنای متناسب با آنرا خواهد داشت.

آیات قرآن از نظم و چینش خاصی برخوردار است که با هدف درمان فکر و روح بشر و هدایت و ارشاد آنها به قله‌های کمال انسانیت هماهنگ گردیده است از این رو «ترتیل قرآن»:

«نظم و چینش خاص آیات، هماهنگ با تأمین نیاز‌های فکری ـ روحی بشر با اهداف درمان فکر و روح و ثبات بخشی به قلب مؤمنین و هدایت و ارشاد آنها به قله‌های کمال بشری»

 خواهد بود.

از آنجا که قرآن با روح بشر، سروکار دارد این «چینش و انتظام» هم در بخش «الفاظ قرآن» و هم درحوزة «محتوا و معانی آیات» مطرح است که هم زیبائی ظاهر و هم عمق باطن را گویا است.

با توجه به معانی سه واژه فوق و مفهوم تدبر که قبلاً ذکر گشت معلوم می‌گردد:

که از پنج عنوانی که برای برخورد با قرآن مطرح می‌گردد اصالت با «جریان تدبر» یا «جریان تلاوت راستین» است که «قرائت» بعنوان بخشی از «ترتیل» و ترتیل به عنوان روش و شیوة‌ «جریان تدبر» مطرح است که از این بیان اهمیت و ضرورت بحث «تدبر در قرآن» روشن می‌گردد.

هـ «تدبر در قرآن» در دو سطح« عمومی و تخصصی» و در سه حوزه «ترجمه, تفسیر, تأویل» مطرح می‌گردد.

در سطح عمومی آنچه مطرح است کار تدبر بر یکی از ترجمه‌های معتبر است که این سطح همة‌ اقشار مختلف را در بر می‌گیرد و تنها شرط ضروری آن داشتن سواد و برخورداری از یک ترجمة معتبر است و آنچه در این جزوه در پی بیان آن هستیم همین سطح می‌باشد.

 و. تدبر در آیات نیازمند زمینه‌های مناسبی می‌باشد که در بستر آن «تدبر» صورت ‌بپذیرد. شناخت و اعتراف به شأن قرآن و موقعیت خود در برابر قرآن قدم اول در پیدایش زمینة مناسب می‌باشد. قدم بعدی در زمینه‌سازی. زمانها و جایگاههای مناسب تدبر خواهد بود.

پس از زمینه سازی، نوبت به تحصیل «شرایط تدبر می‌رسد که این شرایط همان «کلیدهای تدبر در قرآن» هستند و در سطح مورد نظر این جزوه تنها کلید‌های عام ضروری می‌باشد.

نکتة‌ مهم این است که گاها در نگاه اولیه بحث زمینه‌ها و کلیدهای تدبر بحث غیرضروری به نظر می‌رسد و تنها ذکر شیوه‌های تدبر لازم می‌آید ولی در عمل به تجربه ثابت گردیده است که از لحاظ روحی بدون توجه به زمینه‌ها و کلیدها به هیچ وجه استفاده کامل از شیوه‌ها و عمل به نتایج آن میسر نمی‌گردد.


نوشته شده توسط صادق | نظرات دیگران [ نظر] 
(4) تدبر 4: طبابت منحصر به فرد قرآن
جمعه 87 اسفند 2 , ساعت 2:28 صبح  
سلام امیدوارم از مطالب تدبر در قرآن خسته نشده باشی.

میدونی اگر کسی بخواد از قرآن بعنوان یک طبیب استفاده بکنه و به عبارت دیگه قرآن را وارد متن زندگیش بکنه لازمه اش چیه؟

 لازمه طبابت یک طبیب?عمل به دستورات اوست و این میسر نمیشه مگر با ایمان و اعتقاد قطعی به طبیب.

من و قتی درخود بیماری و جهلی نبینم و درد و مرضی نشناسم?نیازی به قرآن نخواهم داشت و  رجوعم به قران بی معنا خواهد بود.

دیدی یه موقعایی آدم از خوندن قرآن زده و خسته میشه! این بخاطر همینه که ما اولا درک نکردیم که مریضیم  و احتیاج به درمان داریم و بعدش درک نکردیم که قرآن است که شفا بخش و درمانگر و طبیب قطعی ما است.

تازه اگر خیال کنیم طبیبای دیگه هم میتونن برای ما کاری کننن باز هم نمیتونیم از طبابت قرآن استفاده کنیم.

وقتی بدونی مریضی تو رو فقط یک دکتری در اصفهانه که میتونه درمان کنه نه دکترای تهران و شیراز ?اونوقته که حتما به دستورای دکتر اصفهانیه گوش میدی و عمل می کنی ولی اگر بدونی چند تا دکتر هستند که میتونن درمانت کنن اونوقته که به حرف هیچکدوم درست عمل نمیکنی.

خدا به همه ما درک قرآن و شفا بخشی و استفاده از این طبیب منحصر به فرد را عنایت بکند انشاء الله.


نوشته شده توسط صادق | نظرات دیگران [ نظر] 
(3) تدبر 3:بیماری انسان
چهارشنبه 87 بهمن 30 , ساعت 10:38 عصر  

سلام

راجع به اون سوالی که مگر ما بیماریم، میخوام یه مثال بزنم شاید برامون راحتتر مساله حل بشه.

شما وقتی یه وسیله برقی میخری، توی کارتونش حتما یه دفترچه راهنما گذاشتن که آقا این کولر این دگمه اش اینکارو می کنه، اون قسمتش مربوط به فلان کاره،اگر اینطوری که ما میگیم ازش استفاده نکنی زودتر از موعد انقضاش خراب میشه و و و...

حالا به خودت فکر کن،واقعا میدونی از کجا اومدی،کجا میخوای بری،چجوری باید بری،چکار کنی بهتهره،از کدوم راه بری راحتتر و کم دردسرتره،از خودت چجوری باید استفاده کنی؟،و و و ...

من میگم بیماری ما همین جهلمون به خودمونه.

البته عقل و علوم هم سرجاشون باید در موردش بحث کرد و رابطشون با وحی رو مورد کنکاش قرار داد.

به نظر من قرآن دفترچه راهنمای ما انسانهاست که قدم به قدم باید طبق دستوراتش جلو بریم تا به مقصود برسیم.

البته این حرفا برای اونی خوبه که براش مهم باشه که چجوری باید زندگی کنه،اونی که بجز ظاهر این زندگی و روزمرگی و صبح و شب کردن،به چیز دیگه ای فکر نمیکنه این حرفا بدردش نمیخوره.


نوشته شده توسط صادق | نظرات دیگران [ نظر] 
(2) تدبر 2:قرآن شفا بخش
سه شنبه 87 بهمن 29 , ساعت 11:55 عصر  

«و همواره از این قرآن آنچه را که مایه شفا و رحمت برای مومنین است نازل میکنیم.»(اسراء??)

 

مگه من و تو بیماریم که قرآن برای شفا دادن ما نازل شده است؟

 

بیماری ما چیه؟


نوشته شده توسط صادق | نظرات دیگران [ نظر] 
(1) تدبر 1:مقام قرآن
دوشنبه 87 بهمن 28 , ساعت 11:50 عصر  

قطعا برای ما مسلمانها قرآن کریم اهمیت فراوانی و تقدس بسیاری دارد.ما حاضر نمی شویم قرآن را در مکانی پایین تر از اشیاء دیگر قرار دهیم و یا پای خود را بسوی آن دراز کنیم و یا ...

ولی آیا مقام فرآن در همین حدخلاصه می شود؟ آیا هدف نزول قرآن این بوده است که هنگام قسم خوردن به آن تمسک جوییم و هنگام مرگ بر سر قبرها آنرا قرائت کنیم (البته با بدترین صدا!!!)؟

خوب است سراغ معلمین بزرگ قران برویم و کمی از شأن و مقام قران جویا شویم:

1-     فضل القران علی سائر الکلام کفضل الله علی خلقه(بحار الانوار ج92 ص19)

2-     ان کلام الباری سبحانه لا یشبه کلام الخلق کما لا یشبه افعاله افهالهم(بحار ج89 ص107)

3-     فتجلی الله سبحانه فی کتابه(نهج البلاغه خ147)

در این سه حدیث عجیب که الان ترجمه مضمونی آنرا مطرح می کنم  دقت کن! می گوید برتری خداوند بر مخلوقات چه مقدار است! او خالق است و اینها مخلوق که اگر او نمی خواست اینها هم نبودند. برتری خداوند بر مخلوقات کاملا واضح است و نیازی به توضیح ندارد حال همین برتری را قرآن بر کتابها و سخنان و کلامهای دیگر دارد.

نکته دوم اینست که آیا می توان اعمال خالق را با اعمال مخلوقات مقایسه کرد؟! به همین اندازه هم نمی توان کلام خالق را با  کلام مخلوق مقایسه کرد.

نکته سوم هم اینکه خداوند چون بخاطر خصوصیات ذاتی خود مستقیما قابل برخورد و مشاهده و صحبت کردن نیست، قران را معرفی کرده است که اگر می خواهید با من صحبت کنید مرا مشاهده کنید، به سوی قرآن بروید زیرا که قران تجلی و بزرگترین نشانه من است.

با این توضیحات اگر ما با خداوند در حد قسم خوردن و احترامهای ظاهری کار داریم ، قرآن را هم باید سر تاقچه اطاق بگذاریم و اگر نه باید...

 

یه سوال: آیا می توان از قران به عنوان دفترچه راهنمای انسان یاد کرد؟

نظرت چیه؟


نوشته شده توسط صادق | نظرات دیگران [ نظر] 
<      1   2   3   4      
درباره وبلاگ

تدبر در قرآن

صادق
می خواهم از قرآن و مفاهیم و نکات آن در حد فهم خودم و مطالعات خودم و همچنین از احادیث و کتب مهم در مورد مطالب دینی و زندگی ساز صحبت کنم
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 24 بازدید
بازدید دیروز: 43 بازدید
بازدید کل: 124128 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
لینک های روزانه

تدبر در قرآن [370]
تدبر در قرآن نکته های قرآنی [143]
تدبر در قرآن تفسیر ترتیبی [72]
تدبر در قرآن امامت و ولایت [38]
تدبر در قرآن تفسیر موضوعی [96]
[آرشیو(5)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
بیماری . جهل انسان به خودش . دادن جواب . دفترچه راهنمای انسان . دوری از شتابزدگی . شفا بخشی . طبیب . طبیب منحصر به فرد . طرح سوال . کلام الله . مصاحبه .
نوشته های پیشین

بهمن 87
اسفند 87
فروردین 88
اردیبهشت 88
خرداد 89
اسفند 89
اردیبهشت 91
شهریور 91
لوگوی وبلاگ من

تدبر در قرآن
لینک دوستان من

کانون فرهنگی شهدا
آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ
جلوه های عاشورایی

برادران شهید هاشمی
درست و غلط
اواز قطره
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
عرفان وادب
پناه قرآن
فکر نو مساوی پیشرفت
امین نورا ( پسر سیستان )
سایه سار محبت
عشق امام حسین (ع) (دوستدار حاج منصور ارضی)
سلام علی آل یاسین(عج)
بنده عشق
شبکه اطلاع رسانی امام جواد(ع)
مرجعیت -شیعه
مراجع تقلید
درآمد بالا و سالم در اینترنت
پایگاه استخاره و پاسخگویی به مسائل شرعی
سایت تبلیغات رایگان
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

(37)مریضی قلبی منافقین - آیه دهم سوره مبارکه بقره
(36)منافقین خدعه گر اما نفهم آیه نهم سوره مبارکه بقره
(35)منافقین و خصوصیات آنها آیه هشتم سوره مبارکه بقره
(34) دلهای قفل شده کافران آیه هفتم سوره مبارکه بقره
(33) کافرین و قساوت قلب آیه ششم سوره مبارکه بقره
(32)مفلحین آیه پنجم سوره مبارکه بقره
(31) صفات متقین آیه چهارم سوره مبارکه بقره
(30) صفات متقین - آیه سوم سوره مبارکه بقره
(29)قرآن و متقین - آیه دوم سوره مبارکه بقره
(28)آیه اول سوره مبارکه بقره
[عناوین آرشیوشده]